ریتم آهنگ

از کتاب صد مانیفست؛ ضرورت بیانیه شخصی برای هنرمند

از کتاب صد مانیفست؛ ضرورت بیانیه شخصی برای هنرمند

گرچه سالهاست که سبک و مانیفست، مفهوم مدرن در قالب یک بیماری همه گیر، دیگر اعتبار گذشته را ندارد، اما نوشتن مانیفست نیازمند رویکردی عقلانی در پذیرش جایگاه زبان و تبیین همکاری افراد خاص است. برای یک مفهوم خاص

 

اولین استفاده از این کلمه در سالهای 1350-1400 با نام (نام خانوادگی) انگلیسی Middle Manifesto از لاتین manifestus به معنی "در عمل به رسمیت شناخته شده، قابل مشاهده، قابل مشاهده" ثبت شده است. و تحت عنوان (فعل) انگلیسی میانه، از فرانسوی میانه manifesto، از لاتین manifestāre برگرفته از manifesto. نمایی از مانوس

 

این رویداد سنتی در انحصار اشراف بود که توسط هنرمندان در دوره تفکر عقلانی و اوایل دنیای مدرن برای بیان نظرات خود استفاده می شد. در واقع این متون وارد مرحله عملی اندیشه های خود شدند و جریان های معنوی را در درون جامعه شکل دادند. به طور کلی، آنها مسئول بیان اتوپیایی هنرمندان و اندیشمندان هستند. واژه مانوس خود ارتباط و مشاهده این مفهوم را با نظریه بازنمایی در دنیای مدرن که نقش مهمی در هنرهای تجسمی و روند آن داشته است، تعریف می کند. بستر این جنبش قطعاً زیرساخت عقلانی و الهام‌بخش ادراک ذهنی است که با توسعه دنیای مدرن و رویکردهای انتقادی امکان‌پذیر خواهد شد و شاید به همین دلیل است که هر هنرمندی موظف به اظهارنظر شخصی است.

 

امروزه نوشتن نوع دیگری از مانیفست به نام بیانیه برای هنرمندان اجباری شده است. در این مورد نیز ما را تشویق به الزام منطق و بازنمایی زبانی آن در عرصه بصری کرد و همچنین به بیان ساده معنا و سیر هنرمند در تحقیقات فکری خود پرداخت.

 

این مجموعه را با مقدمه‌ای بر یکی از آخرین و گسترده‌ترین جنبش‌های هنری بیست سال اخیر و شاید اولین مانیفست تأثیرگذار در عرصه هنر اوایل قرن بیست و یکم آغاز می‌کنیم و بنیان‌گذاران آن را معرفی می‌کنیم. مانیفست استاکیسم

 

مانیفست استاکیسم 1999

 

بیلی چایلدیش و چارلز تامپسون

 

این بیانیه دیدگاه های اصلی جنبش را بیان می کند که مهمترین آنها پیشرفت نقاشی مستند در مقابل هنر مفهومی است. در این بیانیه همچنین از نقاشی به عنوان وسیله ای برای خودشناسی، ارتباط و بیان احساسات، تجربیات و افکار یاد شده است.

 

اولین گروه Stakism در لندن، انگلستان با 13 عضو شروع به کار کرد و تا سال 2016 این جنبش به 236 گروه در 52 کشور گسترش یافت. علاوه بر نقاشی که اساس کار استاکیست هاست، برخی از آنها در زمینه های هنری دیگری مانند عکاسی، مجسمه سازی، فیلم و کلاژ نیز فعالیت می کنند.

 

مانیفست بنیانگذاران استکیسم، نوشته شده در 4 آگوست 1999 و با امضای چایلدیش و تامسون، برای اولین بار به عنوان یک بروشور توسط حلقه تحقیقاتی هانگمن منتشر شد و همچنین در وب سایت استکیسم موجود است. در انتهای مانیفست بیانیه کوتاهی آمده است: «اسامی زیر کاندیدای عنوان افتخاری استاکیست هستند: کاتسوشیکا هوکوسای، اوتاگاوا هیروشیگه، وینسنت ون گوگ، ادوارد مونک، کارل اشمیت روتلوف، ماکس بکمن، کورت اشکرمن. "

گروه استاکتیست‌ها  توسط دو امضاکننده همان مانیفست، بیلی چایلدیش (متولد 1959)، که در سال 2001 گروه را ترک کرد، و چارلز تامپسون (1953 هنر مفهومی. استاکیست‌ها علیه گروهی به نام هنرمندان جوان بریتانیایی (YBA) بسیج شدند، تأسیس شد. و حامی آنها چارلز ساعتچی، تاجر بریتانیایی و صاحب گالری با تبار یهودی از بغداد. «نقاشی‌های شما خسته‌اند، شما خسته‌اید! خسته‌اید!

 

Stuck که به معنای گیر افتاده یا قدیمی است، توسط چارلز تامپسون بر اساس یکی از شعرهای بیلی چایلدیش انتخاب شده است و شعر چایلدیش گزیده ای از دوست دختر سابق تریسی امین در مورد او و نقاشی هایش دارد. تاریخ)

 

از نظر آنها انباشتن غیرحرکتی است. استاکیست ها، بر خلاف برخی از پیشینیان خود، ضد هنر نیستند، بلکه ضد یهود هستند. چارلز تامپسون توسعه گروه را اینگونه توصیف می کند: "گروه Stakist در سال 1999 توسط من و بیلی چایلدیش تشکیل شد (از آن زمان بیلی من را تاسیس کرد و خود را "بهانه" می خواند) و در اولین نمایشگاه گروه 11 هنرمندان دیگر به ما پیوستند. . برای بیست سال یا بیشتر، یک شکل ثابت ارتباط بین مردم وجود داشته است، بنابراین درجاتی از انسجام و همبستگی بین آنها وجود داشته است. وقتی هنرمندان دیگر به طور ناگهانی با ما تماس گرفتند و خواستند به گروه ما بپیوندند، تصمیم گرفتیم از آنها بخواهیم که گروه Stackist خود را با نام جدید ایجاد کنند، مانند مورد Melbourne Extracurists و

 

همه این گروه ها مستقل و خود مختار هستند و هیچ تعهد یا شرایطی جز آنچه برای خود انتخاب می کنند وجود ندارد. در واقع، این یک درجه از دلبستگی به روح Stackism و به طور ضمنی، تعدادی از اتصالات به Stackists اصلی است. اگرچه نیمی از اعضای این گروه اصلی را ترک کرده اند و به عنوان یک گروه واقعی فعالیت خود را متوقف کرده اند، اما مکان تاریخی آن همچنان اصالت کار اعضای موسس آن (فیلیپ آبسلون، فرانسیس کسل، شیلا کلارک، ایمون او ریلی، الا گور) را نشان می دهد. ، ولف هاوارد، بیل لوئیس، سانسیا لوئیس، جو ماشین، سکستون مین، چارلز ویلیامز).

 

"استاکیسم آثار مردم و مردم آن زمان است. پس از دومین نمایشگاه گروه (در سال 2000)، هنرمندان خارج از گروه در نمایشگاه ها شرکت کردند. نمایشگاه ویکتوریا پانک استاکیست ها در گالری هنر واکر در لیورپول در سال 2004 با حضور هنرمندان منتخب، برخی از که از خارج بودند و برخی از آنها رسماً عضو هیچ یک از گروه های استاکیست نبودند. نوعی مزیت یا برتری.»

 

چارلز تامپسون و USA Handlers

Charles Thompson & Stackers USA، نیویورک، 2001

هنر البته آمیخته با تبلیغات و شور و شوق است. خاکستر به موهای بینی تبدیل می شود. به همین دلیل است که آنها وجود دارند: زیرا آنها وجود دارند. به عنوان یک بدن یا ایده آل، آنها می توانند به طور غیرقابل درمان حاشیه ای باشند، اما گاهی اوقات به طور شگفت انگیزی موثر هستند. جوهر وجودی آنها جوان می شود. شاید جایی برای آریرگارد انگلیسی (از این رو گارد، نقطه مقابل پیشتاز) باشد. ویندام لوئیس باید در این زمان زنده بوده باشد. لعن و رحمت هنوز هم می تواند در ردیف همنوازان انگلیسی جایی پیدا کند. نفرین بدعت. نفرین شده نفس-هنر. لعنت به تخت من لعنت بر اصالت لعنت به آماتور لعنت بر محتوا زنده باد فنجان چای همچنین به Manifesto for Remodernism و Manifesto for Founding Another Statics of Masul Hill (100 پس از میلاد) مراجعه کنید.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”